پسران جوان وقتي گوهر زيبائي و زينت، و طنّازي و عشوه گري دختران و زنان را در كوچه و بازار، پارك و خيابان، معابر عمومي، فروشگاهها، بيمارستانها، ادارات، مراكز تجارتي نبينند، دچار چشم چراني، هوس، دختربازي، تجاوز به ناموس مردم، كندي ذهن، در هم شكستن اعصاب، بلوغ زودرس، استمناء، لواط، زنا، افكار پريشان، غصه و نگراني، بي ميلي به درس، عشق و عاشقي، بيماري رواني، و در نهايت تعطيل شدن نيروي انساني خود نمي شوند.

بر اين اساس بايد گفت : حجاب و پوشش براي جنس زن امري واجب، و فريضه اي شديد، و بدون ترديد منكر آن با آگاهي به اينكه از ضروريات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است كافر، و از گردونه اسلام خارج است.

جواني كه با اين خصوصيات منكر حجاب است، نمي تواند با دختر مسلمان ازدواج كند، زيرا اين ازدواج باطل، و عقدي كه بين آن دو خوانده مي شود بي اثر، و رابطه آن دو رابطه دو نامحرم و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنا است.

دختري كه با اين خصوصيت منكر حجاب است، نمي تواند همسر جواني مسلمان شود، زيرا همان احكام در حق او هم جاري است.

حجاب حافظ وقار، شخصيت، كرامت، اصالت، و عظمت زن، و حافظ زيبائي و منافع او براي شوهر است.

زن در عين حجاب داشتن، مي تواند مدارج تحصيلي، و طريق كمالات و فضائل را بپيمايد، و اينكه حجاب مانعي براي او در راه رشد و ترقي است، وسوسه اي شيطاني، و القاء فكري غلط از جانب استعمارگران غارتگر، و دزدان ناموس، و هرزه هاي كشورهاي غربي و شرقي است.

گرمي خانواده ها، استحكام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگي، آرامش قلوب مردان، ثبات دلبستگي و عشق و علاقه مرد به همسر قانوني و شرعي خود، برپائي خانه و خانواده، بر جائي اعتماد و اطمينان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان مملكت است، و اينكه مردان زيبائي چهره و زينت و زيور زناني غير از زن خود را نبينند.

مردان اگر به راحتي و به آساني در تمام صحنه هاي اجتماعي دسترسي به زنان داشته باشند، ضمانتي براي اثبات محبت و دلبستگي آنان به همسرانشان نخواهد بود، و تحريك هوا و هوس و شهوات آنان را از زندگي خود دلسرد، و خود كلنگي براي خراب كردن كانون گرم خانواده خواهند شد.

زيان بي حجابي و بدحجابي و آزاد گذاشتن زن، و آزاد بودن زن به صورت غربي آن به شماره نمي آيد.

تاكنون بي حجابي زن باعث گمراهي ميليونها مرد، و به گناه افتادن ديگران، و پيدا شدن هيولاي طلاق در خانواده ها، و پديد شدن عشق مرد به زن شوهردار، و روابط نامشروع، شده، و همانطور كه يهوديت و مسيحيت مي خواسته علت خروج بسياري از مردان و زنان از عرصه گاه ملكوتي اسلام و دينداري شده است.

پايه گذاران بي حجابي خود از اين مسئله به ستوه آمده، و عوارض آن را از پديده هاي شوم قرون اخير مي دانند.

نظام خانواده در ايران نظامي قوي، مستحكم، بر اساس حيا و عفت، وقار و ادب، ايمان و تقوا، و نبود طلاق مگر به ندرت بود.

از زماني كه استعمار غرب به دست ولگردي دوره گرد، بيسوادي پليد، آلوده اي خائن، وطن فروشي كثيف به نام رضاخان پهلوي حجاب و پوشش قرآن را از بسياري از زنان به غارت برد، وضع خانه و خانواده به صورت ديگر شد، آمار طلاق فزوني گرفت در حدي كه در اواخر حكومت آن خانواده نابكار در هر ماه بين شش تا هفت هزار درخواست طلاق به دادگاهها داده مي شد، مردان و جوانان زن ديده بي زن مي شدند، و زنان شوهر ديده بدون شوهر، و اين دو طايفه آزاد شده از تعهد زن داري و شوهرداري به جامعه مي پيوستند، و سفره فساد و افساد را گسترده تر مي كردند.

مرجع بزرگ، حكيم خبير مرحوم آيت اللّه شاه آبادي پس از مسئله كشف حجاب، بدون ترس از حكومت وقت، چنانكه مستمعين آن بزرگوار برايم نقل كردند، بارها در عرشه منبر و در مجالس عمومي و خصوصي فرياد زد : رضاخان با به غارت بردن حجاب قرآن، و كشتن قيام كنندگان عليه بي حجابي، در مسجد گوهرشاد، و در كنار حرم ملايك پاسبان حضرت رضا (عليه السلام) كمر صد و بيست و چهار هزار پيامبر را شكست.

آري آن عارف عاشق، و هشيار بينا، كه در مسائل اسلامي و در فلسفه و حكمت مجتهدي توانا، و بصيري كم نظير بود، كشف حجاب و بدحجابي را شكننده كمر فرستادگان خدا مي دانست!!

قطب در كتاب بسيار مفيد« آيا ما مسلمان هستيم » مي گويد بر اساس مداركي كه ديدم، يكي از پاپها از تمام كشيش ها و كاردينالها در واتيكان دعوت كرد، و از آنها خواست براي كشتن اسلام، و خاموش كردن چراغ دين، به صورتي كه براي واتيكان و مسيحيت خرج زيادن نداشته باشد نظر بدهند، كميسيونها براي اين منظور تشكيل شد، و نظرياتي از جانب صاحبنظران اظهار شد، از ميان تمام آراء و نظريات اين رأي مقبول همه كشيشان و كاردينالها و خود پاپ قرار گرفت، كه براي كشتن اسلام قوي ترين اسلحه و كم خرج ترين برنامه، بيرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب، و قرار گرفتن آنان در اختيار جوانان و مردان به صورت آزاد، در كوچه و بازار، وسائل عمومي، پاركها و سينما، ادارات و مراكز تجاري، تئاترها، و مراكز اجتماعي است ؟!

اين برنامه به دست خائنان، انجام گرفت، و هوا و هوس زنان و دختران كم ايمان يا بي ايمان به اين آتش دين سوز، و شعله خانمان برانداز كمك كرد، و وضع را در ممالك اسلامي و مملكت ايران به جائي رساند، كه نزديك بود دين خدا كه محصول زحمات انبيا و امامان و علما و دانشمندان است بميرد، و چراغ هدايت خاموش گردد، ولي دست حق از آستين مردي از سلاله انبياء و نتيجه امامان يعني خميني بت شكن در كشور ايران بيرون آمد و بر سينه نامحرم زد، و دين را از اسارت اشرار نجات و حجاب قرآن را به ناموس اسلام برگرداند.

بر امت اسلام فرض و واجب است كه انقلاب آن انسان الهي را حفظ كنند، و از ارزشهاي آن نهضت عظيم الهي محافظت نمايند، و نگذارند دشمنان زخم خورده، اين چراغ روشن را كم نور، يا بي نور نموده ملت ايران را به وضع سابق برگردانند، تا بتوان با پايمردي و ثبات قدم فرهنگ انقلاب را صادر، و ساير ملت هاي بيرون رفته از مدار اسلام را به اسلام برگرداند.

با توجه به آنچه كه بيان شد، به ارزش گفتار آن متفكر شهيد، كه بارها در سخنرانيها فرياد زد :حجاب مصونيت است نه محدوديّت پي مي بريم.

آري حجاب براي زن و براي شوهر او، و خانواده اش، و جامعه، و بخصوص جوانان و آنان كه ازدواج نكرده اند، مصونيت از هزاران خطر، و انواع فساد و افساد، و مانع از هم پاشيده شدن كانون گرم خانواده هاست.

محققين فرموده اند مسئله پوشش زن و حجاب او در چهارده آيه قرآن مطرح است، و برخي را عقيده بر اين است كه از نزديك بيست و پنج آيه اين معنا استفاده مي شود.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) خطاب به حضرت مجتبي و در حقيقت خطاب به تمام مردم فرمودند : محرم نامحرمي را جداً مراعات كن، زيرا اين برنامه براي تو و همه زنان نامحرم مصونيت از افتادن در خيال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت داري كه زنان خانواده تو مردي غير تو را نشناسند، اين برنامه را انجام بده.^[336]

راوي مي گويد در يك روز باراني با رسول خدا در بقيع نشسته بودم، زني سواره بر الاغ از كنار ما گذشت، دست الاغ در گودالي فرو رفت و زن از مركب بزير افتاد، رسول حق (صلي الله عليه وآله وسلم) رو برگرداند، عرضه داشتم خود را با شلوار پوشانده، حضرت سه بار براي اين گونه زنان طلب مغفرت كردند، و فرمودند اي مردم اينگونه پوشش برگيريد كه پوشاننده ترين لباس براي بدن است، و زنان خود را به وقت بيرون رفتن از خانه با چنين جامه اي بپوشانيد.^[337]

مقنعه، جلباب، عباء، عناويني است كه در آيات و روايات براي پوشش زن بكار رفته.

زن بايد خود را بنده حق بداند، و نمك حق را نسبت به خود رعايت كند، و رعايت نمك منعم و مالك حقيقي، و ربّ واقعي، به اين است كه از عظمت او حساب ببرد، و به قيامت و محاكمات او توجه داشته باشد، و با تمام وجود از فرمانهاي حضرتش كه در قرآن، و در زبان انبياء و امامان آمده پيروي كند تا خود و خانواده و جامعه اش از مضرّات بدحجابي و بي حجابي در امان بماند.

و امّا من خاف مقام ربَّه و نهي النَّفس عن الهوي فانَّ الجنَّة هي المأوي.^[338]

هر كس از مقام حضرت ربّ ترسيد، و خود را از هوا و تمايلات بي قيد و شرط نگاه داشت، همانا بهشت جاي اوست.

متأسفانه عده اي از دختران و زنان اين زمان در چهار گوشه جهان، از مكتب بي بند و باري پيروي مي كنند، و شهوات و تمايلات خود را آزاد نموده، و سفره اي از فساد و افساد پهن كرده اند كه در تاريخ گذشته سابقه نداشته، و با كمال اسف گروهي از دختران و زنان كشورهاي اسلامي و امّت رسول حق، از آنان تقليد مي كنند.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در رابطه با اين زنان فرموده :

يَظْهَرُ في آخِرِ الزَّمانِ وَ اقْتِرابِ السّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمِنَةِ، نِسْوَةٌ كاشِفاتٌ عارِياتٌ، مُتَبَرِّجاتٌ، مِنَ الدّينِ خارِجاتٌ، فِي الْفِتَنِ داخِلاتٌ، مائِلاتٌ اِلَي الشَّهَواتِ، مُسْرِعاتٌ اِلَي اللَّذّاتِ، مُسْتَحِلاّتُ الْمُحَرَّماتِ، في جَهَنَّمَ خالِداتٌ.^[339]

در آخر زمان، و نزديكي قيامت، كه بدترين زمانهاست، زناني ظاهر مي شوند با اين خصوصيات :

بي حجاب و برهنه از پوشش لازم، جلوه دهنده زينت و زيبائي در كوچه و بازار، خارج از دين، داخل در فتنه، راغب به شهوات، سرعت گيرنده به سوي لذات، حلال شـمرنده محرمات الهي، كه اين زنان با اين اوصاف در جهنم ابدي و دائمي هستند.

واقعيتي بهت آور

در روزنامه پرتيراژ كيهان، كه شماره آن را به ياد ندارم خواندم :

خانم جواني، نمونه همانها كه در روايت اميرالمؤمنين آمده، بر اثر آزادي از سبك غربي، و به خاطر آمد و رفت دوستان شوهرش به خانه، و در معرض بودن وي با سر برهنه و بدن نيمه عريان، و رفت و آمد به مجالس مختلط از مرد و زن، با داشتن يك دختربچه سه ساله، دل به جواني بست، و در آرزوي رسيدن به او برآمد، جوان غرق شهوت، و هرزه بي دين، كه زن جوان شوهردار بيشتر باعث تحريك او شده بود، به زن گفت اين كودك مانع برنامه ماست، بايد از ميان برداشته شود!!

نزديك به چهار ماه در رابطه با طفل معصوم بين عاشق و معشوقه از خدا بي خبر، و آن دو حيوان صفت درگيري بود، بناچار مادري كه كانون مهر و عاطفه، و منبع رحمت و رأفت آفريده شده، بر اثر شهوت، و ميل به آغوش ديگران هويت مادر بودن را فراموش كرد، و دخترك موطلائي و زيبا و بي گناه را به حمام خانه برد و او را با دست جهنمي خود خفه كرد، تا مزاحم شهوت و شهوتراني از ميان برداشته شود، و جوان نامحرم آلوده اي براي چند لحظه به كام دل برسد، و زن شوهرداري در كمال بي عفتي براي چند دقيقه به لذت جنسي دست يابد، و تا ابد دامن آلوده كند، و شوهر بيچاره را براي هميشه به داغي سوزنده، و مصيبتي جانكاه دچار نمايد.

اگر شوهر اين زن غيرت به خرج مي داد، و از اينكه زن جوان زيبايش آزاد در دسترس هر ديده اي قرار بگيرد، و همه بتوانند او را در زيبائي و زينت و عشوه گري و طنازي ببينند مانع مي شد، طفلي بي گناه كشته نمي شد، داغي دائمي بر دل پدر قرار نمي گرفت، زن شوهرداري دامن عفتش براي هميشه لكه دار نمي گشت، جواني بدين صورت به بدبختي و بيچارگي دچار نمي شد، و كانون گرم خانواده اي جوان و تازه ازدواج كرده از هم نمي پاشيد، آري حجاب مصونيت است نه محدوديت.

ديدگاه برجستگان غرب نسبت به اوضاع جامعه غربي

بيزرائيلي از نخستوزيرهاي دولت انگليس، كشوري كه در صف اول فساد و افساد است در مقاله اي نوشت: من در خطر ارتكاب بسي حركات جنون آميز هستم، ولي مي كوشم كه از يكي از آنها حتماً اجتناب كنم، و قدم در آن نگذارم، و آن ازدواج عشقي است، كه در كوچه و بازار، دختري را ببينم و خوشم بيايد و بگويم اين زن ايده آل من است.

نابخردان گوهرپاك و باقيمت آفرينش را، از حصار عفت و عصمت، و پوشش و حجاب، به عنوان آزادي بيرون كشيدند، و دست او را در هر برنامه اي كه شهوات اقتضا كند باز گذاشتند، سپس به عنوان فرار از ازدواج عشقي او را دور انداختند، زيرا مشاهده كردند، اين گوهر، قيمت و ارزش خود را از دست داده، و هر لحظه با كسي، و هر زمان در آغوش نامحرمي، و هر آن در برنامه اي خلاف عفت و ادب و مخالف وقار و انسانيت دست و پا مي زند.

خانم الزيماري كه از شعرا و نويسندگان كشور سوئد است در مقاله مهمي در روزنامه اكسپرس درباره جامعه اروپا نوشته :

مردها وفا و صميميت را نمي دانند، با حقه بازي زنان و دختران را به زانو درمي آورند!

بايد به اين خانم گفت، از زماني كه جنس زن را به لجن بي عفتي و فضاي بي بند و باري، و بدحجابي  و بي حجابي سوق داديد، و او را به عنوان آزادي، به اسارت شهوات و تمايلات بي قيد و شرط درآورديد، و مردان توانستند او را با بدني نيمه عريان، و در طنازي و عشوه گري در هر كجا كه خواستند سهل و آسان ببينند، وفا و صميميت نسبت به همسر خود و خانه و خانواده را از دست دادند، و تبديل به افرادي حقه باز و مكار و حيله گر و كلاهبردار شدند.

عوارض بدحجابي و بي حجابي، و آزادي زن در روابط با هر كه دلش بخواهد يكي دوتا نيست، و محصولات تلخ اين مسئله عددي كامپيوتري است.

مردان با ديدن اين مناظره دست از همسران خود كشيدند، و به قول معروف از زير بار مخارج خانه كه مسئوليتي بر دوش آنان بود فرار كرده، و براي ارضاء خود روي به بازار آزاد آوردند، و جوانان بي زن، چون فرونشاندن شعله شهوت را ارزان ديدند، از تشكيل زندگي و ازدواج سر باز زده، دنبال چشم چراني و صيد ناموس مملكت رفتند، بدينگونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقي آنان از هم پاشيد و اوضاعي شبيه اوضاع جنگل بوجود آمد.

خانم الزيماري در مقاله خود اضافه مي كند : هم اكنون در سراسر سوئد دوشيزگاني زيبا هستند، كه در آرزوي شوهرند، و بسياري از آنها اجباراً با مردها دوست مي شوند.

آري در انتظار شوهرند ولي شوهر پيدا نمي شود، چون جوانان به هر شكلي كه مايل باشند به جنس زن دسترسي دارند، و خود را نيازمند به ازدواج نمي بينند، و بسياري از مردان زن دار هم از زن خود جدا شده، تا آزادانه بتوانند به تمايلات خود پاسخ دهند!!

باز خانم الزيماري مي نويسد : من به دختران توصيه مي كنم كه پيش از ازدواج با هيچ مردي ارتباط برقرار نكنند.

چه درخواست مهمي از دختران دارد، درخواستي كه با وضع فعلي زن در جهان، و بي بند و باري مرد در جامعه غربي عملي نيست، جهان اگر بخواهد به صلاح و سداد برسد، بايد مقررات شرعي و فطري و انساني اسلام را در رابطه با زن به اجرا بگذارد، و در رأس همه دستورات، زن را به حجاب و پوشش مناسب بازگرداند، و عفت و عصمت و وقار و حياء او را به او برگرداند، كه در غير اين صورت، راه درماني براي اين همه مفاسد خانمانسوز وجود ندارد.

ستمي كه غرب به زن روا داشته، در تاريخ بشر نظير ندارد، نيت و اراده و همت زن را به سوي عشوه گري و طنازي، و به بيراهه كشيدن مردان، و جلوه كردن در كوچه و بازار و فساد در شئون حيات، جهت داده.

او را تبديل به كالاي شهوت نموده، و از وجود او براي توليد مال و ثروت، و ارضاء شهوات بهره برداري مي كند.

علي (عليه السلام) در نهج البلاغه فرموده :

اِنَّ الْبَهائِمُ هَمُّها بُطُونُها، وَ اِنَّ السِّباعَ هَمُّها الْعُدْوانُ عَلي غَيْرِها، وَ اِنَّ النِّساءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْفَسادُ فيها، اِنَّ الْمُؤْمِنينَ مُسْتَكينُونَ، اِنَّ الْمُؤْمِنينَ مُشْفِقوُنَ، اِنَّ الْمُؤْمِنينَ خائِفُونَ.^[340]

همت حيوانات شكم، و همت درندگان مخاصمه و دشمني با غير، و همت زنان آرايش زندگي و فساد در دنياست.

اين مردان و زنان باايمانند كه تسليم اوامر پروردگارند، و اهل رأفت و مهرباني، و خداترس هستند.

برنامه اي از حضرت حسين (عليه السلام)

نقل شده، حضرت حسين قبل از رفتن به ميدان به حضرت زينب فرمود، تمام زيورآلات زنان را جمع كن، چون من شهيد شدم و دشمن به جانب خيمه ها آمد، آنها را بسوي آنان بريز، اين دنياداران بي خبر، و ماديگرايان بدبخت وقتي مشغول جمع كردن آنها شدند، شما در محل امني پناه بگيريد تا از ديد نامحرمان دور باشيد!!

مي گويند به وقت حمله يزيد با چوب خيزران به لب و دندان حضرت حسين (عليه السلام)، كنيزي در دستگاه او حضرت زهرا(عليها السلام) را پريشان و غصه دار در خواب ديد، كه سخت از يزيد و عمل او شكايت مي كند، كنيزك از خواب پريد، و به خاطر ترس و وحشت و اضطراب و دستپاچگي بدون مقنعه و چادر، به مجلس يزيد آمد و فرياد برداشت، يزيد وقتي او را به اين حال ديد با عباي خود او را پوشاند و عربده زد، كه چرا با سر و صورت برهنه به مجلس نامحرمان درآمدي ؟!

چقدر عجيب است كه يزيد بي دين، شرابخوار، سگ باز، ميمون باز طاقت سر برهنه بودن كنيز خود را نداشت، و با عباي خود او را پوشاند و از مجلس نامحرمان دور كرد، ولي عجيب تر از او مرداني هستند كه نسبت به ناموس خود غيرت نشان نمي

نظرات شما عزیزان:

بی وفا

ساعت0:20---29 ارديبهشت 1391

[وب سایت]

شهید: خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون من است
پس بکوشیم که با داشتن حجاب مشتی به دهن همه ضد اسلامی ها بزنیم

ساناز

ساعت23:07---27 ارديبهشت 1391

خوشم اومد مطلب جالبي بود يه پيشنهاد دارم برات
يه وبلاگ با نام حجاب و عفاف زن درست كن
رو وبلاگت درج كن تا بهت سر بزنم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: